از توهم پایان ایران تا تغییر معادلات منطقه؛ مروری بر قبل و بعدِ جنگ اخیر

متن کامل سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین سید علیرضا صدر حسینی، مدیر محترم مؤسسه عالی فقه و علوم اسلامی، که در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۴۰۴ پیرامون مسائل جاری کشور و جنگ اخیر میان ایران و رژیم غاصب اسرائیل ایراد شده است، به شرح زیر می‌باشد:

بسم الله الرحمن الرحیم.

خب من زیاد مزاحم نمی‌شوم. بحث‌های اخیرِ جنگ و این مسائل را چند دقیقه با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنیم. در این بحثِ جنگ دو بخش وجود دارد: یکی آنچه که رخ داده و دیگری آنچه که در آینده رخ خواهد داد. این دو بحث را باید دید که می‌توان درباره‌اش صحبت کرد.

در مورد آنچه که اتفاق افتاد، همه می‌دانیم، حرف تازه‌ای نیست؛ فقط مروری می‌کنیم. آنچه روشن شد این است که هدفی که آمریکا و اسرائیل از این اقدام داشتند، همان‌طور که خود نتانیاهو تصریح کرد، در آغاز صرفاً یک عملیات نظامی نبوده، بلکه عملیاتی برای از بین بردن کل توان نظامی ایران و حتی تغییر نظام بوده است.

تحلیل آن‌ها طبیعتاً این بوده که آن خواسته‌ای که چند دهه در پی‌اش بودند، یعنی براندازی نظام، امروز شرایطش کاملاً فراهم شده است. بال‌های اقتدار نظام از بین رفته یا چیده شده؛ بحث سوریه، بحث لبنان، این‌ها دیگر توانایی ندارند. عراق هم همین‌طور، در حالتی قرار دارد که هیچ امکانی برای دفاع از ایران ندارد. بنابراین، ایران تنهاست و در این تنهایی دیگر، آن زمینه و اقدامی که این‌ها چند ده سال است دنبال آن بوده‌اند، فراهم شده است.

ترامپ هم موضعی گرفت که بی‌سابقه بود؛ حمایتی از اسرائیل کرد که هرگز در طول این دهه‌ها چنین حمایتی سابقه نداشته است. اصلاً چنین روشی و چنین برخوردی بی‌سابقه بوده است. بنابراین، با این حمایتی که آمریکا بدون هیچ پرده‌پوشی از اسرائیل می‌کند و با روشی که نظام فعلی اسرائیل در برخورد با دشمنانش دارد، کاملاً شرایط فراهم شده تا ضربه نهایی به ایران وارد شود.

این دو عامل را آن‌ها در نظر می‌گیرند: یکی، توانایی فوق‌العاده‌ای که خود اسرائیل دارد، به‌خصوص با حمایت آمریکا؛ دوم، تصوری که دارند مبنی بر اینکه می‌توانند حمایتی جدی در داخل ایران جلب کنند. یعنی گمان می‌کردند اگر ضربات کاری به ایران بزنند، مردمی که به تصور آن‌ها اکثریتشان مخالف نظام هستند، همراهی خواهند کرد. بنابراین با این دو عامل، تصور کردند آن اتفاق خواهد افتاد.

خب، خبری هم در این زمینه پیش‌تر از منابع موثق منتشر شد؛ اواخر دوره رژیم بشار اسد، همان زمانی که تهاجمات به رژیم سوریه شروع شده بود، آقای علی لاریجانی از طرف نظام به سوریه سفر کرد و ملاقاتی با بشار اسد داشت. همان زمان خبرش نقل شد؛ بشار اسد مدتی پیش از آن در کنفرانس کشورهای عربی در ریاض برای اولین بار شرکت کرده بود. آنجا بن سلمان به بشار اسد گفته بود: «چرا دست از ایران برنمی‌داری و به سمت ما نمی‌آیی، ایران را رها کن.» ایشان (بشار اسد) جواب داده بود: «نه، ایران تمام این مدت با ما بوده، شما که با ما نبودید، تنهایمان گذاشتید، ایران حمایت و کمک زیادی کرده است.»

بن سلمان صریحاً به بشار اسد می‌گوید: «ایران کارش تمام است؛ دیگر امیدی به ایران نداشته باش.» اسد این موضوع را به آقای لاریجانی نقل می‌کند. بعد ایران ماجرا را از طریق سفیر و دیگر طرق پیگیری می‌کند، اما آن طرف ماجرا را رفع و رجوع می‌کند که منظورش این نبوده.

با این حال این خبر به‌روشنی نشان می‌دهد که چنین برنامه‌ای ماه‌ها قبل برای اسرائیل، آمریکا و کشورهای عربی قطعی شده بود که با یک تهاجم برنامه‌ریزی‌شده بتوانند کل نظام را ساقط کنند.

این ماجرای همان وقت بود که ما هم شنیدیم و نشان داد که طراحی‌شان کامل بود و آماده اجرا، بخشی از اتکای آن‌ها هم به همین حمایت داخلی بود.

اما به فضل الهی این اتفاق نیفتاد. آن‌ها در عین حال که ضربات سختی زدند و فکر می‌کردند با حذف فرماندهان، قدرت مدیریت صحنه را از ایران خواهند گرفت و کشور را وارد شوکی خواهند کرد که دیگر قادر به مقابله نخواهد بود، دیدیم که با اقدام شایسته مقام معظم رهبری در انتصاب فرماندهان جدید و پیام‌هایی که به مردم داده شد و روحیه‌ای که القا شد و موضع خردمندانه‌ای که اتخاذ شد، نقشه‌هایشان از بین رفت و ایران به‌سرعت تجدید قوا کرد و ضربات مهلکی وارد کرد. ضرباتی که آن‌قدر سنگین بود که دیگر نتوانستند استمرار بدهند و پیوستگی خودشان را حفظ کنند.

یعنی شرایط برای اسرائیل آنقدر سخت شد که اگر ادامه می‌دادند مشکلات بیشتری برایشان وقوع پیدا می‌کرد، لذا ناچار به قبول آتش‌بس شدند.

این نسبت به گذشته که نسبتا برای همه روشن است. اما نسبت به آینده چه وضعی پیش خواهد آمد؟ نقشه‌شان برای آینده چیست؟

حال اینجا بحث است: آیا این طرح فاز اول اقدام بوده و موفق به اجرای مطلوبش نشده‌اند و حالا فاز دوم و اصلاح آن را دنبال می‌کنند؟

یا اینکه ضربه ایران آنقدر کاری و خطرآفرین بوده که از ادامه برنامه منصرف شوند و تا سال‌ها سراغش نروند یا نه، تصورشان این است که می‌توانند آسیب‌ ضربات ایران را کمتر و در دورِ بعد ضربات کاری بزنند که حتی بدون حمایت مردمی، ایران را به تسلیم وادار کنند؟

این دو تحلیل وجود دارد:

یکی اینکه کاملاً مأیوس شده‌اند از اینکه بتوانند ایران را تسلیم کنند؛ یا اینکه هنوز برنامه دارند و بعید هم نیست همین باشد. چراکه چنین شرایط مناسبی را از دست نمی‌دهند و می‌گویند اگر سه چهار سال دیگر بگذرد، ایران تجدید قوا و جای پای خود را محکم کند، چرا این فرصت را از دست بدهیم؟

فرصتی که امروز هست و ایران دیگر بازوهای منطقه‌ای‌اش را در اختیار ندارد و آسیب جدی هم دیده و ما هم نقاط ضعفش را کشف کرده‌ایم. ما می‌توانیم از حمایت آمریکا که معلوم نیست یکی دو سال دیگر هم باشد، استفاده کنیم.

برای اسرائیل حیاتی است که از فرصت ترامپ و شرایط فعلی بهره بگیرد و اقدامی انجام دهد که برای آن آینده‌ای تضمین کند، چراکه اگر ایران قدرت بگیرد، برای اسرائیل آینده‌ای نخواهد بود.

بنابراین بعید نیست که آن‌ها به دنبال طراحی سنگین‌تری علیه ایران باشند.

کیفیت اقدام بعدی بحثی است که باید به استراتژیست‌ها و کارشناسان امنیتی سپرد، اما حدس می‌شود این پرونده هنوز بسته نشده و آن‌ها احتمالاً قصد ادامه دارند.

به‌خصوص که نشانه‌هایی از اروپا مشاهده می‌شود که تا مهرماه، هم‌زمان با پایان دوره برجام، مکانیزم ماشه را فعال کنند. این تهدیدها که دارند مطرح می‌کنند، شاید انتظارش نمی‌رفت که این گونه صراحتاً بیان شود؛ و اگر شورای امنیت هم پشتشان بیاید، دست‌شان برای اقدامات سخت‌تر علیه ایران باز می‌شود.

بنابراین، احتمال ادامه جدی روند وجود دارد و نمی‌توان خوش‌بین بود که دیگر سراغ ما نمی‌آیند.

طبعا ایران هم با در نظر گرفتن همین واقعیت تلاش خود را می‌کند و ان‌شاءالله طبق وعده الهی و بر اساس تجربه اخیر، تیر دشمنان باز هم به سنگ خواهد خورد و اگر در این پرونده هم موفق نشوند، ضربه‌ای که خواهند خورد بسیار سنگین خواهد بود.

تا همین جا هم ضربه محکمی خورده‌اند.

یک نقل موثق (با واسطه) از آقای عراقچی نقل می‌کنم که گفته بود:

«در اجلاس بریکس، دو نفر با من خصوصی صحبت کردند؛ یکی رهبر مالزی، آقای انور ابراهیم، و رئیس‌جمهور برزیل. هر دو گفتند: شما نمی‌دانید چه کار بزرگی کردید! خودتان عظمت این کار را شاید درک نکنید که ایران در این مقابله چه کرد.»

دو کشور برجسته یعنی مالزی و به‌خصوص برزیل، چنین تصوری داشتند. اینکه کشوری بدون هیچ پشتیبانی و تنها در مقابل اسرائیلی که کل دنیا پشت سر اوست و آمریکایی که مستقیم دخالت کرده، ایستادگی کند و پرچم عزت و مقاومت را حفظ کند، چیزی است که همه را متعجب ساخته است؛ چه دشمنان، چه اعراب منطقه.

نکته دیگر این که پرونده ترورهایی که اسرائیل انجام داده، هنوز برای ایران روشن نیست و مانند همان موضوع پیجرهاست که دقیقاً نحوه انجام آن برای ما مشخص نشده است.

از نظر تکنولوژی، نظریه‌های مختلفی هست و همین قدرت اسرائیل، نگرانی بزرگی برای اعراب ایجاد کرده.

یعنی اعراب اکنون فهمیده‌اند که همه چیزشان دست اسرائیل است و نسبت به ایران که محدودیت داشته و در عین حال توانسته مقاومت کند، اوضاع برای عرب‌ها البته وخیم‌تر است. یعنی آن‌ها دیگر امیدی به آینده‌شان ندارند و دچار نگرانی شدید شده‌اند. تا پیش از این، شاید احساس آرامش داشتند که اسرائیل با آن‌ها مشکلی ندارد، اما حالا مسئله جدی شده و اسرائیل اگر ایران را کنار بزند، به سراغ عرب‌ها می‌رود.

یک مقاله در الجزیره خواندم که نویسنده‌اش نوشته بود اگر ایران را ساقط کنند، چه اتفاقی برای منطقه می‌افتد؛ حدود هشت یا ده پیامد ذکر کرده بود که همه جز نگرانی و تاریکی برای جهان اسلام و جهان عرب نبود. گفته بود اگر ایران حذف شود، هیچ چیز در منطقه به نفع اعراب و مسلمانان نخواهد بود و همه چیز از دست خواهد رفت.

الجزیره که معمولاً با احتیاط با ما برخورد می‌کند و اهل بزرگنمایی برای ایران نیست، آن گونه مقاله منتشر می‌کند که اگر ایران نباشد، ما هم چیزی نخواهیم داشت.

در نهایت باید گفت ایستادگی ایران در این مقطع به‌قدری معادلات را تغییر داده که اگر ان‌شاءالله گام بزرگ‌تری برداشته شود و قطعاً چنین خواهد شد، منطقه مسیر متفاوتی پیدا می‌کند.

«الاهرام» روزنامه معتبر مصری نیز ابتدای وضعیت، نوشته بود که همه منطقه گرفتار آینده جنگ اسرائیل و ایران است و معلوم نیست سرنوشت چه می‌شود؛ حالا که در میانه راهیم، اگر ایران بتواند خود را حفظ کند، با وجود خسارات سنگین، همه چیز در آینده تغییر خواهد کرد.

در پایان، تا اراده الهی چه رقم بزند برای آینده منطقه؛ ان‌شاءالله اگر ایستادگی کنیم نصرت الهی شامل حالمان خواهد شد.

خدایا به حق محمد و آل محمد ما را مشمول عنایات حضرت ولی عصر قرار بده و نصرت الهی را پشتیبان این ملت و نظام فرما.

خداوند روح مطهر امام و شهدا را غریق رحمت خود سازد و تایید خود را شامل حال رهبری، نظام و همه خدمتگزاران قرار دهد.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

پیمایش به بالا