بازدید گروه فقه سیاسی مدرسه فقه‌های تخصصی از فرهنگستان علوم

بازدید گروه فقه سیاسی مدرسه فقه‌های تخصصی از فرهنگستان علوم این نشست در ۱۵ اسفند سال ۱۴۰۱ در محل فرهنگستان علوم با حضور گروه اول فقه سیاسی به اتفاق حاج آقای کربلایی(یکی از مسوولان فرهنگستان) برگزار شد. ایشان در این جلسه به بیان نوع نگاه فرهنگستان به مسائل اجتماعی و تمدن‌سازی اسلامی پرداخت. آن‌چه در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای از توضیحات ایشان است. دغدغه اصلی مرحوم آقای سید منیر الدین حسینی تحقق اسلام در عینیت بود و مسئله تمدن حقه اثنا‌عشریه را مطرح نمود. او نظر بر آن داشت که تمدن به تدریج ساخته می‌شود و باید آن را به سمت مطلوب جهت داد و کسی جز مردم چنین تمدنی را رقم نمی‌زند. بر اساس نظر ایشان، نهاد علم که لازمه تحقق این تمدن است دچار سه مشکل اساسی است: اولا از درون گسسته است و نهاد‌های علمی مثل حوزه و دانشگاه مستقل از هم عمل می‌کنند؛ دوما از مردم گسسته است، زیرا در مراکز علمی به نیاز‌های جامعه رسیدگی نمی‌شود؛ سوما از حاکمیت نیز فاصله دارد. برای تحقق تمدّن حقه اثنا‌عشریه، اولین اصل این است که وحی، عقل و تجربه در فرایند اندیشیدن تاثیر مستقیم و وابسته به هم دارند و صرفا وقتی اندیشه درست شکل می‌گیرد که محوریت با وحی باشد. در غیر این‌صورت نمی‌توان این اندیشه را اندیشه اسلامی نامید. وحی عامل هماهنگی معارفی است که بشر خلق می‌کند؛ به این صورت که هر امری را در ابتدا از شرع استضاءه می‌کنیم و سپس با کمک خلاقیت و تجربه بشری آن را محقق می‌سازیم. برای این امر ناگزیر از تعیین قواعدی هستیم، چرا که در غیر این صورت ممکن است ناخواسته تجربه بشری بر وحی مقدم گردد. فرهنگستان علوم بر همین اصل استوار است. رابطه بین وحی و تجربه و عقلانیت در تمام مراتب موجود است. این‌گونه نیست که وحی صرفا در مرحله اهداف مورد توجه قرار گیرد و در سایر مراحل صرفا به عقلانیت و تجربه رجوع شود. به عبارت دیگر، جایی نیست که شارع امر مطلوبی نداشته باشد. اتفاقا شریعت احکامی دارد که انسان را مکلف به خلق می‌کند. اساسا شارع مقدس وقتی عالَم را به‌وجود آورد برای هر چیزی منزلت مطلوبی قرار داد و انسان را مکلف کرد به رسیدن به آن کرد؛ خواه در امور طبیعی خواه در امور اقتصادی و خواه در امور دیگر. باید جهت و منزلت امور را نسبت به شارع مقدس و امر ولایت کشف کرد و انسان مکلف به این کشف و رساندن امور به منزلت مطلوبشان است. آیت الله میرباقری نیز در سخنرانی‌های خود در صدد بیان منزلت مطلوب امور مختلف نسبت به امر ولایت است. البته شارع در برخی موارد کیفیت اجرا را نیز مشخص کرد ولی در برخی موارد صرفا منزلتِ مطلوب را بیان نمود و کیفیت اجرا را به خودِ انسان سپرد. در نتیجه منطقه الفراغی در کار نیست. از باب مثال، کار‌ویژه بانک، گردش کالای واسط است و این ذاتا باعث ثروتمندی عده‌ای و فقر عده‌ای دیگر می‌شود. نظام سرمایه‌داری طرفدار این‌کار‌ویژه است و از آن حمایت می‌کند، چرا که دنیاطلبی را اصل اساسی خود قرار داده است. اما شارع با این امر مخالفت است و می‌فرماید: «کَیْ لا یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکُم‏»(حشر، آیه۷). این همان منزلت مطلوب یا اصطلاحاً حکمِ جهت(جهت‌گیری) در اسلام است و باید جامعه را بر این اساس تنظیم کرد. اما کاری که فرهنگستان در خصوص نظام‌سازی کرده است تهیه الگوی حکمرانی تفاهم‌پایه است. توضیح اجمالی آن این است که حاکمان نباید بر اساس قدرت زر و زور حکومت کنند بلکه بایستی محبت را محور قرار دهند و بر اساس تفاهم و آگاهی حکومت کنند. از این‌رو، تصمیم‌سازی نباید از بالا به پایین صورت گیرد بلکه لازم است به صورت مشارکتی و از پایین باشد. اساسا نظام امامت-امت این‌گونه است که امام جهت‌گیری‌های کلی را بیان می‌کند و با قوه قاهره جلوی تجاوزات و زورگویی‌ها را می‌گیرد و ناظر بر اجرای قانون است، ولی چگونگی اداره جامعه در چارچوب آن‌جهت‌گیری‌ها با خود مردم است. باید رویای مردم را تصحیح کرد تا به خواست خود جامعه را در جهت تحقق تمدد اسلامی حرکت دهند.
پیمایش به بالا